شرحی بر زندگی دکتر محمد اسماعیل رضوانی
«محمد اسماعیل رضوانی» نویسنده و تاریخپژوه ایرانی، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۰۰ خورشیدی در خراشاد از توابع بیرجند دیده به جهان گشود. او سالها استاد دانشگاه تهران بود و به دلیل پژوهشهای ارزندهاش در حوزه تاریخ و همچنین تاریخ مطبوعات، از وی به عنوان پدر تاریخ مطبوعات و تاریخ معاصر ایران یاد میشود.
کودکی و نوجوانی
استاد رضوانی، در خانوادهای مذهبی با پدری روحانی متولد شد؛ پدری که به گفته ایشان از بزرگان خراشاد بود. او تعلیم و تربیت را از ۶ سالگی آغاز کرد. دکتر رضوانی پس از آموختن قرآن در مکتبخانه به خواندن آثار تاریخی روی آورد. نصاب الصبیان اثر ابونصر فراهی نخستین کتابی بود که او خواندنش را آغاز کرد.
بنابر گفته محمد اسماعیل رضوانی در گفت وگویی قدیمی که در ۱۳۶۷ در مجله کیهان فرهنگی منتشر شده بود، او در هشت سالگی به خواست پدرش نزد یکی از اقوام در بیرجند فرستاده شد تا در مدرسه طلاب شوکتیه که مدیریت آن با روحانی نامدار آن منطقه یعنی آقا شیخ محمدرضا سرچاهی بود، به تحصیل بپردازد. تاسیس مدارس به سبک و سیاق جدید اما راهی تازه را به روی استاد رضوانی گشود؛ مدارسی زنجیرهای با عنوان مدارس تدین که به همت «سیدمحمد تدین» در بیرجند و برخی دیگر شهرها تاسیس شده بودند.
دکتر رضوانی پس از تعلیم در مدرسه تدین به لطف معلمان آن مدرسه با کتب و علومی آشنا شد که چراغ راه آینده علمی او شدند. رضوانی پس از تحصیل در مدرسه تدین وارد مدارس عمومی شد و به فراگیری دانش متداول و جدید پرداخت. وی در سال ۱۳۲۲ موفق به اخذ مدرک دیپلم شد و بلافاصله به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و شروع به تدریس در دبستان و پس از آن در دبیرستان کرد.
جوانی و آغاز درخششها
محمداسماعیل رضوانی بعد از آنکه مدتی به تدریس در مدارس بیرجند پرداخت، به تهران منتقل شد و در دبیرستان فرخی به تدریس پرداخت. او در سال ۱۳۲۸، تحصیل در دوره کارشناسی رشته تاریخ و جغرافیا را در دانشسرای عالی آغاز کرد و تا سال ۱۳۳۵ خورشیدی موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد. رضوانی سرانجام در ۱۳۴۲ خورشیدی به دریافت دکتری در رشته تاریخ از دانشگاه تهران نایل شد.
وی پس از اخذ این مدرک، مدتها در دانشگاه ملی و دانشگاه تهران به تدریس مشغول بود.
بازنشستگی و شکوفایی پژوهشها
رضوانی در ۱۳۵۸ خورشیدی به درخواست خود از دانشگاه بازنشسته شد. وی پس از بازنشستگی تا پایان عمر پُر ثمرش، به پژوهش و تحقیق بسیار در زمینه تاریخ ایران پرداخت.
بسیاری از رضوانی به عنوان ستونی محکم در رشته تاریخ ایران یاد میکنند و به همین دلیل است که او را پدر علم تاریخ معاصر ایران نام نهادهاند.
رضوانی و مطبوعات
از رضوانی همچنین به عنوان پدر تاریخ مطبوعات ایران نیز نام میبرند چرا که او در زمینه مطبوعات نیز پژوهشهای گستردهای داشته است. به عنوان مثال او برای ارایه پایان نامه دکتری خود که درباره علل انقلاب مشروطیت بود به جمعآوری و مطالعه روزنامههایی که ۷۰ سال قبل منتشر شده بودند، پرداخت.
خرید یک سال روزنامه اختر و بعد صوراسرافیل، از جراید قاجار که در دوران مشروطه منتشر میشدند، از جمله اقدامات پژوهشگرانه دکتر رضوانی برای ارایه پایان نامه دکتری خود بود.
خود او در این زمینه در جایی میگوید:
« این موضوع در وضع من خیلی اثر گذاشت. استاد راهنمای من، شخصی بود سختگیر به نام دکتر بینا و بنده موظف بودم هر هفته صبح جمعه، ساعت ۸ به منزل ایشان بروم. یک روز ایشان به من گفتند تو اگر میخواهی علل انقلاب مشروطیت را بنویسی، باید جراید آن دوره را مطالعه کنی. این حرف خیلی مرا مأیوس کرد، چون فکر میکردم، پیداکردن روزنامههایی که ۷۰ سا ل قبل منتشر میشده، امکان ندارد، ولی وقتی به بازار رفتم، دیدم بسیاری از آنها پیدا میشود.»
رضوانی تا پایان عمر همواره در کنار کار تدریس و سمتهای اجرایی، با مطبوعات دوران خود همکاری میکرد. وقایع اتفاقیه، ایران، دانش، مدرسه دارالفنون تبریز، روزنامه ملتی، یغما، راهنمای کتاب، کیهان، سالنامه کشور ایران، دانشکده ادبیات و کیهان فرهنگی از جمله جرایدی بودند که ایشان با آنها همکاری داشت.
تدریس دانشگاهی در سالهای پس از انقلاب اسلامی
استاد رضوانی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز علاوه بر پژوهش و نگارش کتاب به تدریس ساعتی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تربیت معلم، دانشگاه شهیدبهشتی، دانشگاه الزهرا، تربیت مدرس و بنیاد فرهنگ و دانشگاه آزاد اسلامی مشغول بود.
آثار
از استاد رضوانی تألیفات و مقالات ارزشمندی به جا مانده است که مهمترین آنها عبارتند از: زمینی که روی آن زندگی میکنیم، انقلاب مشروطیت ایران، اعلانها و اعلامیههای دوره قاجار، تبلیغات نامه تنسر با همکاری مجتبی مینوی، تصحیح تاریخ منتظم ناصری در سه جلد، سفرنامه ظهیرالدوله همراه مظفرالدین شاه به فرنگستان، روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان (با همکاری فاطمه قاصیها)، عالم آرای عباسی،
یادداشتهای امینالدوله و مجموعه مقالات علمی ایشان که به بیش از ۶۱ مقاله میرسد و اکنون در دست چاپ است.
رضوانی افزون بر کتابهای یاد شده، به تالیف چندین جلد از کتب درسی نیز پرداختهاند که از آن جمله میتوان به تالیف یک دوره تاریخ و جغرافیا و تعلیمات اجتماعی دبیرستان و یک دوره کامل تاریخ و جغرافیا برای دانشسرای مقدماتی و کلاسهای تربیتی، آموزش و پرورش اشاره کرد. کتاب درسی تاریخ سیاسی ایران برای دانشجویان دانشکده افسری نیز از جمله تالیفات این دانشمند فقید است.
سرانجام
محمد اسماعیل رضوانی سرانجام در ۵ فروردین ۱۳۷۵ در تهران بر اثر عوارض ناشی از بیماری مری درگذشت. ایشان در قطعه ۸۸ بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده است.